از هر ۳۶ ازدواج یکی ختم به طلاق می‌شود نه از هر سه ازدواج
کد خبر: 27472

از هر ۳۶ ازدواج یکی ختم به طلاق می‌شود نه از هر سه ازدواج

در دنیای پرزرق و برق سلبریتی‌ها که شاید از بیرون شهرت، اعتبار، محبوبیت و ثروت‌شان برای مردم دلبری کند، برخی‌های‌شان غرق در دنیای کار شده‌ و فرصت ازدواج نداشته‌اند، برخی‌های‌شان تنها بودن را ترجیح داده‌اند و شاید حتی ازدواج را مانع پیشرفت‌ می‌دانند؛ سلبریتی‌هایی که پشت دوربین، مثل همه ما انسان‌های معمولی، نیازهای عاطفی دارند اما برخی‌ تجرد طولانی‌مدت را انتخاب کرده‌اند؛ انتخابی که البته می‌تواند برآمده از تفکری خاص باشد.

به گزارش خودکارنیوز به نقل از ایسنا، موضوع ازدواج و عشق و عاشقی سلبریتی‌ها ـ اعم از هنرمندان، ورزشکاران و حتی نخبگان علمی و چهره‌های شناخته شده ـ و حواشی آن، همواره یکی از جذاب‌ترین موضوعات پر بحث فضای مجازی و مخاطبان آنهاست. این موضوع حتی به عنوان یکی از مباحث برنامه دورهمی به عنوان یکی از مباحث پرچالش برای مهمانانش هم همراه است؛ اینکه «عاشق شدی؟».

پرسیدن این سوال مجری برنامه دورهمی از مهمانانش، با جواب‌هایی همراه بوده است که برخی‌هایشان در مواجه با آن ناگزیر وادار به بغض و خنده‌ای تلخ می‌شوند و برخی‌هایشان هم از جواب دادن این سوال سرباز می‌زنند و عملا این پرسش را بی‌جواب می‌گذارند. سوال دیگر آقای مجری این است که «ازدواج کردی؟» پرسشی که هرکدام از مهمانان آن پاسخی برای علت ازدواج نکردنشان می‌آورند.

یکی از مهمانان در پاسخ به این سوال که چرا هنوز ازدواج نکرده‌ای می‌گوید: «نمی‌دونم، یه ذره احساس می‌کنم مسئولیت زیادی داره و نمی‌تونم به این موضوع ساده نگاه کنم». مهمان دیگری اما علت ازدواج نکردنش را «قسمت» می‌داند و در عین حال می‌گوید: «کار ما خیلی سخت و پر حاشیه است و انتخاب سخت میشه، شاید هرکسی نتونه با شغل ما کنار بیاد.»

سلبریتی دیگری اما در پاسخ به این سوال، می‌گوید: «عشق برام پیش نیومده. ازدواج برای من یعنی اینکه بتونم خودم و فرد مقابلم رو خوشبخت کنم.» و مهمان دیگری در پاسخ به این پرسش از مدیری می‌پرسد: «شما در موقعیت من بودید زن می‌گرفتید؟»

اخیرا اما یکی از بازیگران با حضور در برنامه‌ای از دیر شدن زمان ازدواج و تصمیم‌گیری‌اش برای تشکیل خانواده صحبت می‌کند و با تمام این تفاسیر پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا هنرمندان و ورزشکاران به دلایل مختلفی از ازدواج دوری می‌کنند و برخی‌هایشان در نهایت در دهه ۴۰ یا ۵۰ زندگی تصمیم به ازدواج می‌گیرند؛ آیا این موضوع برآمده از تفکری خاص است که زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟.

 

*ورود تفکرات انسان‌سالاری و «فردگرایی» به زندگی‌ها*

وقتی‌ «من» محور تصمیم‌گیری‌ها می‌شود و با تشکیل خانواده در تعارض قرار می‌گیرد

صالح قاسمی، جمعیت‌پژوه در گفت‌وگو با ایسنا، در این باره با بیان اینکه آمار ازدواج و طلاق یکی از موضوعات چالشی حوزه آمار و وقایع جمعیت‌شناسی است که حواشی درست و غلط زیادی دارد، اظهار کرد: نرخ ازدواج طی چهار دهه گذشته روند کاهشی داشته است. هرچند که در مقطعی نرخ آن ثابت مانده است.

وی تاکید کرد: اما بررسی میزان ازدواج در دهه ۷۰ و ۸۰ نشان می‌دهد که ازدواج طی این سال‌ها تحت تاثیر برخی دیدگاه‌ها قرار گرفته است. به‌گونه‌ای که بعد از دفاع مقدس، با ورود گسترده تفکرات انسان‌سالاری و فردگرایی روبرو بوده‌ایم. این تفکر که اصالت را به خود فرد، آسایش فرد و محوریت فرد می‌دهد، باعث شد «من‌»هایی محور همه تصمیم‌گیری‌ها شوند و با تشکیل خانواده در تعارض قرار گیرند.

 

 *«ازدواج» یا «تحصیل و کار»؛ دوگانه‌ای که از دهه ۷۰ و ۸۰ وارد فرهنگ شد*

این کارشناس تحولات جمعیت افزود: در همان زمان نیز فرهنگ‌هایی شکل گرفت و مستقیما تقویت شد مبنی بر اینکه رشد اجتماعی در تضاد با ازدواج است. به عبارتی دوگانه‌ها و دو قطبی‌هایی مانند «ازدواج» یا «تحصیل»، «ازدواج» یا «فعالیت شغلی»، «ازدواج» و «کار حرفه‌ای»، «ازدواج» و «کار هنری» طراحی شد. در واقع اینطور وانمود شد که افراد باید بین این دو گزینه یک مورد را انتخاب کنند و هر دو را نمی‌توان با هم پیش برد. در ادامه این دیدگاه نیز دوگانه‌ای دیگری مثل «اشتغال» یا «فرزندآوری» مطرح شد.

قاسمی تصریح کرد: با طراحی این دوگانه‌ها جامعه تصور کرد باید بین این‌ها یک گزینه را انتخاب کند، در حالیکه باید این‌ محورهای زندگی را با هم پیش برد، چرا که نه تنها تضادی بین آنها وجود ندارد بلکه می‌توانند تکمیل‌کننده و هم‌افزا باشند. اما چنین فرهنگی در دهه ۷۰ و ۸۰ در ذهن شخصیت‌های مشهور کشور قرار گرفت و در عین حال نیز به فرهنگی عمومی تبدیل شد.‌ جالب‌تر اینکه امروز بخش قابل توجهی از این سلبریتی‌ها از ازدواج نکردن و نداشتن فرزند اظهار پشیمانی و ندامت می‌کنند و این در حالیست که این اظهار پیشمانی نمی‌تواند به همان اندازه در فرهنگ تجرد که تثبیت شده، اثرگذار باشد.

 وی با اشاره به اینکه نیازهای چندگانه انسان شامل پیوند و دلبستگی، رشد و پیشرفت، سلامت، تفریح، آزادی و... است، گفت: در مورد انسان موفق و متعادل دو نظر وجود دارد؛ عده‌ای معتقدند انسان موفق انسانی است که بتواند در بخش‌های مختلف زندگی خود تعادل ایجاد کند.

وی معتقد است افرادی که براساس این فرضیه گام بر نمی ‌دارند انسان موفقی محسوب نمی‌شوند؛ اما دیدگاه دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه نمی‌توان یک نسخه واحد برای همه افراد پیچید. ممکن برای یک فرد تعادل بین نیازهای مختلف زندگی‌اش باعث احساس خرسندی و شادمانی باشد اما برای فرد دیگری اینگونه نباشد. ممکن است برای فردی احساس نیاز در یک بعد از زندگی‌اش پررنگ‌تر باشد و این بعد از زندگی‌اش را پررنگ‌تر از بعدهای دیگر ببیند. بنابراین نمی‌توان برای همه افراد نسخه واحدی پیچید.

 

*ازدواج اولویت چندم زندگی نیست؛ حواستان باشد در آینده پشیمان نشوید*

این روانشناس ادامه داد: نکته اصلی اینجاست که آیا فرد به اندازه کافی خودشناسی دارد و متناسب با نیازها و ویژگیهای درون فردی‌اش عمل می‌کند یا خیر؟ بر این اساس اگر فردی احساس نیاز جدی در برقراری رابطه عاطفی و تشکیل خانواده داشته باشد اما نسبت به آن بی‌تفاوت باشد، مسلما در آینده دچار مشکل خواهد شد. این یک رفتار بی توجهی به خود است. عده‌ای هستند که احساس نیاز تشکیل خانواده را در خود احساس می‌کنند اما کار را در اولویت قرار می دهند و آنقدر به نیاز خود بی‌توجه هستند که این موضوع پشیمانی‌های جبران ناپذیری را به همراه می‌آورد.

دیدگاه تان را بنویسید